گفتی ادرک اخا
( اشک چشمام در اومده)
فهمیدم مادر اومده
با حال مضطر اومده
گفتی ادرک اخا ،
غم تو قلبم به پا شده
خیمه ماتم سرا شده
حالا وقت عزا شده
وای دل من شد زار،(ندارم غمخوار)
پاشو از رو خاک،علم و بردار
میبینم از دور،تیر و سر نیزه
از حرم پیداست،چقدر نیزه...
سمتت دویدم و،از غم خمیدم و
اما دو دستت و،ندیدم و...
(عباس مرو مرو)
********
پاشو ای لشگرم
روزم بی تو شده سیاه
می بینی توی خیمه گاه
رقیه مونده چشم به راه
پاشو ای لشگرم
خیمه از غم قیامته
دشمن بی تو چه راحته
از حالا فکر غارته
وای قمرم افتاد،سپرم افتاد
تو که افتادی،(سپرم) افتاد
تو بری میشه،پشت من خالی
من برم خیمه،با کدوم حالی ؟
ساقی علم بزن،سر به حرم بزن
پاشو جلو چشام،قدم بزن
(عباس مرو مرو)
********
خیلی بی کس شدم
تنها موندم بدون تو
(جونم بسته به جون تو)
دیدم اشک روونتو
خیلی بی کس شدم
اشکام می بینی جاریه
زینب بی تو..."چه کاریه"؟!
سهمش ناقه سواریه
وای کشتن آقاتو،جلو چشماتو
بریدن ای وای،دوتا دستاتو
مشک بی آبه،قاتل جونت
از دوتا چشمات،می ریزه خونت
دریا کنار رود،حق تو این نبود
بر فرق حیدریت،زدن عمود
(عباس مرو مرو)
********
شاعر : میلاد قبایی
- جمعه
- 11
- مهر
- 1393
- ساعت
- 17:22
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
میلاد قبایی
ارسال دیدگاه