عید غدیر آمد بساط ِ ابن ملجم را
دنیا به هم زد تا نبیند عالمی غم را
پس کوچه های بی کسی امشب چراغانیست
هِل می کشد امشب علی خط ِ مقدم را
دنیا به هم زد آسمان لبخندباران شد
هابیلیان در پایکوبی جشن آدم را
تاریخ باید عدل و عرفان را رقم می زد
با نوشداروی محمد ریخت مرهم را
حالا زمین بود و خروش ِ چشمه های عدل
حالا علی بود و محمد موج ِ زمزم را
عید غدیر اعجاز شد در ذوالفقار ِ دهر
تا جلوه گر سازد جهان عدل ِ مجسم را
چاه آسمان را در حودش حک کرد بی تردید
فریاد زد مولا علی داغ ِ محرم را
شاعر : اکرم بهرامچی
- یکشنبه
- 20
- مهر
- 1393
- ساعت
- 8:34
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
اکرم بهرامچی
ارسال دیدگاه