از زندگی بدون تو بیزار می شوم
از بس که پای داغ تو بیمار می شوم
اصلاً تو را چه ساده من از یاد می برم
وقتی اسیر کوچه و بازار می شوم
ای یاس ِ یاس ِ نیلی حیدر ... مرا ببخش
خارم ... اگر نظر نکنی ... خوار می شوم
" فتحٌ قریب " فاطمه (س) ... قطعاً بدون تو
مغلوب درد و غصّه ی بسیار می شوم
مانند التماس فرج ... بین هر قنوت
جمعه به جمعه پای تو تکرار می شوم
وقتی دلم برای شما شور می زند
وقتی که از هوای تو سرشار می شوم
رو به بهشت حضرت زهرا(س) ... دم غروب
راهی قطعه ی چهل و چار (44) می شوم
حسّ می کنم ... که محضر عشّاق کربلا
باگریه بر حسین (ع) سبکبار می شوم
با گریه در جوار شهیدان بی نشان
این جمعه هم دوباره عزادار می شوم
از کربلا تو با شهداء می رسی عزیز
روزی به داد رهبر ما می رسی عزیز
شاعر : اسماعیل شبرنگ
- شنبه
- 26
- مهر
- 1393
- ساعت
- 16:0
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
اسماعیل شبرنگ
ارسال دیدگاه