يه بار ديگه برام اذون بگو بابا بلند شو پسرم بريم تا خيمه ها
من زمين گير شدم كنار جسم تو/ پاشو تو آبروي بابا رو بخر
اي عصاي روزاي پيريم اكبرم/ پاشو باباي پير و تا خيمه ببر
از غصه ي تو بابا قدم شده خميده
نقش زمینی پیشم از تو علی بعیده
واويلا علي اكبر 4
با زانو اومدم كنار بدنت پيچيده همه جا علي عطر تنت
بخدا مقتلت گريز روضه هاست/ شده پهلوت شبيه زهرا مادرم
شده فرق سرت مث بابام علي/ كربلا مقتلي چو كوفه ست اكبرم
شد نيزه هاي دشمن مثل ميخ در اكبر
پهلوت شبيه زهرا فرقت شبيه حيدر
واويلا علي اكبر 4
گرفته نفسم کنار پسرم پاهام دیگه توون نداره پسرم
پيش من اينقده رو خاكا پا نكش/ منو كشته عزيز بابا ديدنت
بدنت اونقده شده پخش رو زمين/ كربلا پر شده ز عطر پيرهنت
من روي خاك غربت مي شينم اي علي جان
داغ پيمبر و باز من مي بينم علي جان
واويلا علي اكبر 4
شاعر : امیر حسن سالاروند
- پنج شنبه
- 8
- آبان
- 1393
- ساعت
- 14:52
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
امیر حسن سالاروند
ارسال دیدگاه