شوق حرم میزنه آتیش به دلا
دربدرم دربدر کرب و بلا
آخه قلبم مجنونه،حیرونه طواف عرش خداست
بیقرار و دلتنگه همرنگ پرچم سرخ آقاست
عمریه که بی تابِ اربابِ غریب کرب و بلاست
*****
نوای غم میپیچه توی روضه ها
دربدرم دربدر کرب و بلا
سرو کارم با یار دلدار دلای سینه زناست
از چشام غم میریزه لبریز بارون اشک عزاست
توی هیئت نور ما شور ما یا سید الشهداست
*****
زندگیمو بیا ارباب بگیر ازم
ولی ببر دلمو باز سمت حرم
تو دل من آشوبه ،می کوبه دلم تو سینه برات
آخه از روز اول این قلبم خورده گره با نگات
آرزومه افتادن جون دادن رو خاک کرب و بلات
*****
روضه هامون میگیره بوی فاطمه
وقتی میاد اسم سردار علقمه
همیشه کف العباس عطر یاس داره کنار فرات
میگیرم از دستای سقا ی خیمه ها برگ برات
میشه با لطف حضرت باز قسمت زیارت عتبات
شاعر : یوسف رحیمی
- شنبه
- 17
- آبان
- 1393
- ساعت
- 7:24
- نوشته شده توسط
- محمد
- شاعر:
-
یوسف رحیمی
ارسال دیدگاه