• دوشنبه 3 دی 03


شهادت حضرت زهرا(س),( بلبل چو یاد می کند از آشیانه اش )

5736
2


بلبل چو یاد می کند از آشیانه اش
خون می چکد ز زمزمه عاشقانه اش
هرگز یاد ز بلبل عاشق نمی رود
مشت پری که ریخته در آشیانه اش
گلچین به باغ آمد و تاراج کرد و ماند

 

بر برگ برگ گل اثر تازیانه اش
آن شعله ای که غارتیان بر فروختند
در گل گرفت و سوخت در آتش جوانه اش
آن آتش مدینه گدازی که شد بلند
در کربلا ز خیمه زینب زبانه اش
دشمن شکست حرمت آن در که جبرئیل
بوسیده بود از سر شوق آستانه اش
تیر از کمان جور رها می شود و نبود
جز سینه شکسته زهرا، نشانه اش
چون پای دشمنان علی در میانه بود
آتش گرفت حلقه صفت در میانه اش
درداکه خصم تاب دفاع علی نداشت
شد این سند به کشتن زهرا، بهانه اش
دیگر برای فاطمه، دستی نمانده است
در زیر بار درد شکسته ست شانه اش
زهرا ملول زلف پریشان زینب است
بعد من که می زند از مهر، شانه اش؟!
یک لحظه بی خروش و تلاطم نبوده است
طوفانی ست بحر غم بیکرانه اش
از خاطر مدینه دلها نمی رود
مائیم و یاد خاطره جاودانه اش

  • شنبه
  • 26
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 17:21
  • نوشته شده توسط
  • محمد کاظم زاده

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران