• دوشنبه 3 دی 03


ناجی پس کوچه های درد -( تو را از پینه های دستهایت می شناسم من )

2555
2

 تو را از پینه های    دستهایت می شناسم  من
منم  در این حوالی  ،  پینه بسته ،  قدِ یک اَرزَن
تو را حک کرده ام در ذهن خود ، تا   باورم باشی
در این دنیای نا باور ،    در این  هنگامه ی آهن
بزرگی، استواری  ،بیکرانی ،بی نهایت تر
تو اعجاز خداوندی ، هزارانی ولی یک تن
همیشه در شب قدر آن قَدَر در ماه میچرخم
ببینی این منم  ِ.....حتی اگر اندازه ی   سوزن
و پشت در بیایی نان  بیاری   با   کمی خرما
نه نان و دانه ی خرما نه،..... یک لبخند یک روزن

در اینجا آدمک ها  بذر شیطان را نگهبانند
همیشه دام میکارند در ایمان ِ  مرد و زن
شبی ایکاش میخوردند تیغ ِ ذوالفقارت را
همین هایی که می چرخند پیرامون ِ اهریمن

تو را از عدل، از نهج البلاغه ،از غدیر ی دور
تو را حس میکنم نزدیک  تر  مثل ِ خدای من
تو را من دوست دارم  منجی ِ پس کوچه های درد
کمی ساده ولی قدِ   نگاهم   واضح و روشن

شاعر : اکرم بهرامچی

  • یکشنبه
  • 30
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 4:0
  • نوشته شده توسط
  • اکرم بهرامچی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران