آرمانش مهر ورزی ، روزگارش کسب و کار
در دکانی کنج بازار است مردی استوار
مردی از ایل ِ سخاوت ، مردی از ایران زمین
کوله بارش راد مردی ، مکتبش آئینه وار
سفره اش ایثار نعمت ، سنگرش مردانگی
مسلکش عدل و مروت ، مسلکی حیدر تبار
خواست درس ِ غیرت و ایثار را معنا کند
در کلاس ِ سرخ ِ میهن ، در کتاب ِ روزگار
خواست عمرش جاودان باشد چو مولایش حسین
سر دهد بر آستان ِ نیزه های بی شمار
می شود کنج دکان هم مرد میدان بود و صعب
می شود پشت ترازو بود و مرد ِ کار زار
می شود آئینه دار و پرده دار جبهه بود
با دو دست پر سخاوت در نبرد ِ افتخار
خاک ایران زادگاه ِ شیر مردانی ست پاک
قهرمانانی دلاور از تبار ِ چشمه سار
بین ِ بازار ِ سخاوت نام پاکش سربلند
سر در ِ این کوچه ها ، بر قله های اعتبار
مثل باران بر زمین خشک جان بخشید و ماند
مثل گل روئید در باغ ِ بهشتی ماندگار
شاعر : اکرم بهرامچی
- دوشنبه
- 1
- دی
- 1393
- ساعت
- 10:38
- نوشته شده توسط
- اکرم بهرامچی
- شاعر:
-
اکرم بهرامچی
ارسال دیدگاه