• دوشنبه 3 دی 03


یا صاحب الزمان عج -( یوسف مصر تو رادید و دلش آب افتاد )

2404
9

یوسف مصر تو رادید و دلش آب افتاد
در پی تو به پس پرده ی محراب افتاد
تا به سرسلسله ی عشق نظر افکندی
از همان دم به زمین پرتوی مهتاب افتاد
پیچش موی تو در پهنه ی چشمانم رفت
تا دلم آمد و در پنجه قلاب افتاد
تا به قند لب خود شهره ی شهرم کردی
می ز چشم و دل هر دیده ی عناب افتاد
تیغ مژگان حسین است به دستان حسن
شکر و صد شکر دلم دست دو قصاب افتاد
تو چه کردی که شدم مست می سجاده
ظلم یا مهر چرا چشم من از خواب افتاد

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • سه شنبه
  • 2
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 15:35
  • نوشته شده توسط
  • خادم

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران