وقتی که خدا صورت ِ حیدر شده باشد
آئینه پر از نقش معطر شده باشد
امشب که در این مصرع ِ پرواز ، خدا هم
از شوق ، سراسیمه، کبوتر شده باشد
باید که از این کوچه بگیرند نشان ها
تا کوچه گذر گاه ِ مکرَر شده باشد
این کوچه ی تاریخ ، پر از رَد و نشان است
این کوچه از این قصه مُیَسَر شده باشد
اینجا ست که هر تکه ی نان ، دانه ی خرما
در چشمه ی معراج، شناور شده باشد
اینجاست که در چشم ِ یتیمان ،غزل شب
از تابش خورشید ، منَوَر شده با شد
گفتند تمامیت ِ خلقت همه از اوست
خلقت همه از چشمه ی کوثر شده باشد
باید بنویسند ، تمامیت تقدیر
مردی ست که با عرش برابر شده باشد
باید بنویسند که اعجوبه ی عدل است
آن مرد که افسانه ی مَحشر شده باشد
فریاد بلندای ِ مرامِ ِ بشریت
از حنجره ی اوست که رهبر شده باشد
این ترجمه ی لفظ به لفظِ ملکوت است
یعنی که خدا صورت ِ حیدر شده باشد
آئینه پُر از نقش ِ معَطر شده باشد
آئینه پر از نقش ِ معَطر شده باشد
شاعر : اکرم بهرامچی
- چهارشنبه
- 3
- دی
- 1393
- ساعت
- 10:56
- نوشته شده توسط
- اکرم بهرامچی
- شاعر:
-
اکرم بهرامچی
ارسال دیدگاه