اینجا میان ِ متن ِ سنگرهای زخمی
نا گفته هایی مانده از سرهای زخمی
مهران ، جدال بی ترحم ، خون و آتش
منظومه ای از بغض ِ حنجرهای زخمی
از یك جدال نابرابر حرف ها داشت
فرمانده ی گردان ِ باور های زخمی
اینجا قلاویزان سرخ حیدری هاست
لب تشنه ی سرو و صنوبرهای زخمی
حرف از پلاك و استخوان ِ سارها نیست
درهم شده پرواز ها .... پرهای زخمی
فریاد مادر..... اشك های خواهران .... داغ
مانده ست برقلب برادرهای زخمی
جان دادن ِ هابیل ها ........تكرار تاریخ
خون ریختن در شط ِمجمر های زخمی
ایلام ، شهر ِ رادمردان ِ صلابت
زخمیست از بیداد خنجرهای زخمی
متن وصیت نامه هاشان هست امروز
در لا به لای زخم ِ دفتر های زخمی
حالا بخوان بر دوش ما مانده ست امروز
پرواز تا اوج ِ كبوترهای زخمی
شاعر : اکرم بهرامچی
- چهارشنبه
- 3
- دی
- 1393
- ساعت
- 11:2
- نوشته شده توسط
- اکرم بهرامچی
- شاعر:
-
اکرم بهرامچی
ارسال دیدگاه