آن که رخساره ی او رنگ محبّت دارد
نور توحید بود آن چه به طلعت دارد
بی وضو جن وملک نام نکویش نبرند
نام اونزد خدا عزّت وحُرمت دارد
نام او هست صفا بخش دل اهل جهان
که به اندازه ی فردوس طراوت دارد
اوست خورشید نبّوت که زروز خلقت
مهراو دردل هرذرّه اقامت دارد
این همان محیی دین است که از روز ازل
به روی شانه ی خود مُهر نبّوت دارد
این همان سرو سرافرازو همیشه سبزاست
که به سر درهمه جا ابر کرامت دارد
این همان واسطه ی مبدأ فیض ازلی است
که زانوار خدا نور بصیرت دارد
این همان سوره ی نوراست به قرآن مبین
که دراین آیه خداوند بشارت دارد
این همان شاخه ی طوباست که درفردوس است
این همان عطر نفیس است که جنت دارد
کرد خورشید نبّوت زحرا تاکه طلوع
آسمان دیدبه رخ نور هدایت دارد
همه ذرّات دران روز به حیرت دیدند
که به قدقامت خود شور قیامت دارد
سند روشن توحید پرستی با اوست
همرهش مژده ای از صبح سعادت دارد
در ره عشق سبکبال ترین عاشق اوست
گرچه برشانه ی خود کوه رسالت دارد
تا به معراج خدا سیر وسفر کرد شبی
آن که جبریل به او عشق وارادت دارد
درحرمخانه ی حق محرم اسرار خداست
با خدا شب همه شب اوست که خلوت دارد
اوست پیغمبر رحمت که به پای میزان
برهمه اهل جهان لطف وعنایت دارد
ای «وفایی» به گل روی محمّد صلوات
بُردن نام رسول است که لذّت دارد
- دوشنبه
- 15
- دی
- 1393
- ساعت
- 11:53
- نوشته شده توسط
- محمد
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
محمد اوزی
فقط بنده در خوانش این مصراع مشکل دارم
[b]اوست پیغمبر رحمت که به پای میزان[/b]
کمی از آهنگ می ا فتد تقاضای راهنمایی دارم . باسپاس دوشنبه 15 دی 1393ساعت : 18:23