تو آمدی و جهانی ز مقدمت روشن
خرابه خانه دل را نموده ای گلشن
تو در زمین ولی از جنس آسمان هستی
ز طعم باده ی تو می کند ملک مستی
همینکه خنده نوزاد در زمان پیچید
ندای صلح وعدالت در این جهان پیچید
دوباره رحمت حق بر زمین نظر کرده
ز رحمه الَه عالم شده رها بَرده
حرا برای قدومت شمرده ثانیه را
قدوم سبز تو مولا شکسته قافیه را
تمام بتکده ها را نموده ای ویران
تمام کفر جهان را تو کرده ای حیران
تو آمدی که برای زمین پدر گردی
اگرچه بی پسری صاحب پسر گردی
ز بوسه بر یَد زهرا چو میشوی خرسند
بیاید از نسب تو چو یازده فرزند
که یک به یک همه آقا و سوره طاها
امیر و شاه عرب از سلاله زهرا
ز بوذرت چه بگویم حدش که پیدا نیست
غلام تیره یتان هم دمش مسیحاییست
من از تبار دلیران و کشور سلمان
نظر نما تو بمن با شرفترین انسان
تو خَیر خلق خدایی جدا ز واهمه ای
میان مردم عالم اسیر فاطمه ای
قسم به اشهد ان لا اله الا الله
که راز خلق تو بوده علی ولی الله
ز یمن آمدنت میشود جهان بالغ
تو پیر راه حق و پیر شیعیان صادق
که دین ما پُرِ از قالَ صادق آقاست
همیشه پرچم علم امام ما بالاست
چه گوهری ،در نابی ،عجب کمالاتی
تو صادقی و مصدق، صدیق ساداتی
در آسمان و زمین پر شده چنین اصوات
به روح پاک محمد و آل او صلوات
شاعر : علی اکبر نازک کار
- چهارشنبه
- 17
- دی
- 1393
- ساعت
- 7:48
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
علی اکبر نازک کار
ارسال دیدگاه