• چهارشنبه 16 آبان 03

 محمود ژولیده

اشعار ولادت حضرت رسول اکرم(ص) -( سپاس آن خدا را که ما را توان داد )

4319
6

سپاس آن خدا را که ما را توان داد
پی شکر نعمت به انسان زبان داد
سپاس آن خدا را که با قدرت خود
به این شیء ناچیز نطق و بیان داد
سپاس آن خدا را که بخشید ما را
جمالی که در آن خودش را نشان داد
جمالی که وصفش علی است و عالی
جمالی که پرتو به هر آشیان داد
به دست رحیمش به لطف کریمش
ز حُسن قدیمش به هر خسته ، جان داد
بشر با خدا شد ز بتها رها شد
نبی رهنما شدجهان را تکان داد
از آن جاهلیت به این خاتمیت
که تا مهدویت به ما ارمغان داد
ز انسان کُشی ها ز حیوان وَشی ها
ز حَسرت کِشی ها بشر را امان داد
از آن بردگی ها به این بندگی ها
خوشا زندگی ها که در هر زمان داد
به درگاه ایزد سِزد شکر بی حد
محمد محمد محمد محمد
چه خُلق عظیمی چه روح عظامی
چه دست کریمی چه وجه کِرامی
رسول رسالت عدیل عدالت
وَ اَصل اصالت شَه خاص و عامی
تو سلطان دینی تو نور یقینی
امانی ، امینی رسولی امامی
ازل را سرشتی ابد را بهشتی
جنان را تو هِشتی جهان را سلامی
تویی روح کعبه تویی جان  مکه
تو ماه مدینه چه حسن ختامی
چراغ هدایت امین ولایت
کثیر العنایت رئیس الأنامی
تو طاها تو یاسین تو اعلی تو وَالتّین
تویی دین و آئین تو دین را دوامی
جمیل و جمالی جلیل و جلالی
دلیلِ کمالی به رحمت تمامی
چه آب حیاتی چه آتُ الزکاتی
اَقیموالصلاتی رسول گرامی!
چه آب بقایی از این چشمه سر زد
محمد   محمد    محمد    محمد
تو در جان فطرت مثال خدایی
تو در آل عترت مَنار و التُّقایی
تو موسی و عیسی تو یعقوب و یحیی
تو در اصل یک جا همه انبیایی
به زهرا تو بابا به مولا تو مولا
تو دنیا تو عقبا تو شمس و ضحایی
حسن زینت تو حسین عزت تو
تو هم مرتضایی و هم مصطفایی
تو آن راز داری که اعجاز داری
ز بس ناز داری تو دلدار مایی
پس از تاق کسری شکستند بُتها
نشستند از پا ملوکِ خطایی
ز دریای ساوه ز بَحر سَماوه
چو پرسند  گویند دریا شُمایی
به دشمن ستیزی چو از جا بخیزی
سپاهی بریزی زمین ، با صَلایی
صفا را کتابی جفا را عِتابی
تو فصل الخطابی تو کهف الورایی
برائت ز خصمت نسازد مردّد
محمد   محمد    محمد   محمد
به درگاه ایزد سزد شکر بی حد
ز پرده در آمد دو نور مؤیّد
دو دریای رحمت دو آقای خلقت
دو معنای عزت دو جعفر دو احمد
دو سروِ صنوبر دو سَرور دو رهبر
دو حق را پیمبر دو نور مجدد
دو تا ماه پاره دو عالم ستاره
دو درمان و چاره به غمهای بی حد
دو نور درخشان دو خورشید رخشان
دو لعل بَدَخشان دو زلف مُجَعّد
دو قرآن ناطق دو قائم دو صادق
دو کشف الحقایق دو روح مجرد
یکی جد اطهر یکی سبط حیدر
یکی خیر کوثر یکی خیر ممتد
به تبریکِ مهدی ببندیم عهدی
که او راست شهدی حسینی ز ایزد
ز شیعه اطاعت ز مولا عنایت
ز شیعه مقلِّد ز مولا مقلَّد
براه ولایت شکوهی است امجد
محمد   محمد    محمد    محمد

 

شاعر : محمود ژولیده

  • پنج شنبه
  • 18
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 6:51
  • نوشته شده توسط
  • محمد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران