ای نخل پیرتناور مرا ببخش
زیباترین سروده ی باورمرا ببخش
ای مهربان پاک و صمیمی تو را قسم
بر قطره قطره خون برادر مرا ببخش
دل را سپرده ام به سیاهی که نیست
ای روشنای دیده ی اختر مرا ببخش
قلب من از نسیم وفا بو نبورده است
اما تو ای همیشه معطر مرا ببخش
در این بساط به جز جام شرم نیست
این کوله بار،سبک تر مرا ببخش
ای مهر تو ز وسعت دریای بی کران
صدها هزاران برابر مرا ببخش
ای دست های خسته ی تو بال پر زدن
تا آسمان رحمت داور مرا ببخش
گویم به آه حسرت و گویم ز جان و دل
با صد امید که مادر مرا ببخش
احمد حسین پور علوی
- سه شنبه
- 29
- فروردین
- 1391
- ساعت
- 4:41
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه