• جمعه 28 اردیبهشت 03

 محمد زنجانی

واحد سنگین شهادت حضرت زهرا از محمد زنجانی -( تنهاترین تنهای من ای قدرت دستای من )

5201
18

تنهاترین تنهای من
ای قدرت دستای من
بی من نرو زهرای من
خانوم خونم
پشت و پناه علی تویی
برق نگاه علی تویی
تنها سپاه علی تویی
ای مهربونم
من حیدرم یل فاتح بدر و خیبر
اما ببین کنارت نشستم چه مضطر
چیزی بگو عزیزم رنگ از رخت پریده
فاطمه جونم
حداقل بگو تو کوچه حسن چی دیده
فاطمه جونم
....................

زهرای من زهرای من(3) فاطمه جونم
******************

همیشه غمخوار علی
یار وفادار علی
بودی علمدار علی
عزیز حیدر
چون لاله ای پر پر شدی
فدایی حیدر شدی
خمیده و مضطر شدی
عزیز حیدر
یار جوون حیدر چرا بی قراری؟
چرا برای موندن امیدی نداری؟
فدای اون نمازی که با قد خمیده
داری میخونی
اینقدر برای مرگت دعا نکن عزیزم
هنوز جوونی
.....................
زهرای من زهرای من(3)
فاطمه جونم
***************

نرو امید آخرم
نرو تموم باورم
ببین چی اومده سرم
فاطمه جونم
ای روشنی چشم من
بیا بخاطر حسن
دیگه نگو حرف از کفن
فاطمه جونم
جونی نمونده واست عزیز دل من
یک درب نیمه سوخته شده قاتل من
الان درست سه ماهه یه روز خوش ندیدم
دلهره دارم
تو رو خدا بیا و به گریه های زینب
بمون کنارم
...................
زهرای من زهرای من(3)
فاطمه جونم
***************

شاعر : محمد زنجانی

www.emam8.com دانلود سبک

  • جمعه
  • 1
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 20:14
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



عبدالزهرا هاشمی

سروده ی جدید
دل در پناه حضرت حق با صفا شود

گفتم علی و جلوه ی ذکرم خدا شود

هر شیعه ای که سمت نجف می کند سلام

در روز حشر برکت آن بر ملا شود

با ذکر حیدر است که دل مست می شود

خاک دلم به حب علی کیمیا شود

آید ندا زعرش الهی علی علی

فردا خدا به نام علی رونما شود

وقتی که حب او دل من را کند خنک

دامان مادرم زخیانت جدا شود(1)

شاهی که قنبرش به قیامت شود شفیع

خاک مزار نوکر او طوطیا شود

من غیر مرتضی به کسی رو نمیزنم

دنیا اگر چه ضد علی یکصدا شود

پرچم به دوش ، بحر نبی کیست جز علی؟

مدحش به کارزار فقط لافتی شود

در حیرتم که فاتح خیبر پس از نبی

خانه نشین ز دشمنی اشقیا شود؟

دستی که درب قلعه ی خیبر جدا نمود

این گونه با طناب جفا آشنا شود

درکوچه دامنش ز دو دستان فاطمه

با ضربه ی مغیره و قنفذ رها شود

در غربتش چه گویم ازین غصه سوختم

برمنبر مدینه به او ناسزا شود

اینجا مدینه یکسره بر بغض حیدرند

در کربلا ببین به حسینش چه ها شود

«بودند دیو و دد همه سیراب و» تشنه لب

جسمش میان خاک ،برهنه رها شود

(عبدالزهرا هاشمی)



1) این بیت ناظر به روایت امام صادق علیه السلام است که می فرماید:

«من وجد برد حبنا على قلبه فلیکثر الدعاء لامه فانها لم تخن أباه »

هرکس خنکای محبت ما را در دل خود احساس می‌کند، برای مادرش بسیار دعا کند؛ چرا که به پدرش خیانت نکرده است.

(من لایحضره الفقیه - ج 3 - ص 493)

شنبه 2 اسفند 1393ساعت : 13:52

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران