تو در جود و کرم هستی طلیعه
تویی در هر زمان امید شیعه
در آن غوغايِ وانفساي محشر
بگیر این دست ها را اي شفیعه
بر دست تو چشمان ماست ، دستان تو مشکل گشاست
« یا فاطمه ، یا فاطمه »
دلی آشفته داري از زمانه
شده خون دل از چشمت روانه
« عجل وفاتی » شده ذکر لبت
امان از این دعاهاي شبانه
جان علی تنها مرو ، زهرا مرو زهرا مرو
« زهرا مرو ، زهرا مرو »
شده دنیایم از این غم مکدر
شدي خانه نشین بعد از پیمبر
ولی کاري ز دستم بر نیامد
حلالم کن علی جان شام آخر
اي واي من ، اي واي من ، شرمنده ام مولاي من
« مظلوم علی ، مظلوم علی »
به حق آن غم و آن آه سوزان
به حق اشک چشمان یتیمان
تو اي بانی ایثار و شهادت
شهادت را نصیب ما بگردان
جا مانده ام از قافله ، کشته مرا این فاصله
« یا فاطمه ، یا فاطمه»
شاعر : یوسف رحیمی
- یکشنبه
- 17
- اسفند
- 1393
- ساعت
- 8:39
- نوشته شده توسط
- محمد
- شاعر:
-
یوسف رحیمی
ارسال دیدگاه