تو بستر بیماری ، زدست زخم کاری ، شبا تا صبح بیداری
گریه نکن مادرجون ، نداره دردت درمون،
دیگه نداری سامون
از تو آسمون چشمات، یه ستاره سرازیره
بمیره براتو زینب ، نفست داره میگیره
قدمن ازغم داره خم میشه ، چون غصتو می خورم همیشه ، قلبم برات غرق ماتم میشه
(( یا فاطمه فاطمه یا زهرا ))
*************
جدایی از تو سخته ، با تو پدر خوشبخته،
نشو تو از ما خسته
دار وندارم مادر ، باغ و بهارم مادر ، صبر وقرارم مادر
مادرم چرا از بابا، رومیگیری و گریونی
به داداش حسنم گفتم ،مگه علتو میدونی؟!
حرف از جدایی نزن می میرم، من بیتو از این زمونه سیرم ، ایکاش به همراه تو بمیرم
(( یا فاطمه فاطمه یا زهرا ))
*************
بلند شو ازجات مادر، فدای اشکات مادر، میلرزه دستات مادر
درد و بهونه کردی ، تو کار خونه کردی ، موهامو شونه کردی
تو که خوب میدونی مادر ،غم نور دوعینت رو
پاشو تا ببینی اشک و، ناله ی حسنینت رو
زخم تنت قاتل حیدر شد، باضربه ی در گلت پرپر شد ، تو کوچه پیدا گل معجرشد
(( یا فاطمه فاطمه یا زهرا ))
***********
شاعر : رسول میثمی
- دوشنبه
- 3
- فروردین
- 1394
- ساعت
- 15:8
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
رسول میثمی
ارسال دیدگاه