السلام ای زینت دوش حبیب
ناصر دین آیۀ فتح القریب
السلام ای پیرهن غارت شده
زنده دین حق ز ایثارت شده
السلام ای آنکه دندانت شکست
سنگ، بر پیشانی ات از کین نشست
السلام ای کُشتۀ دور از وطن
جسم پاکت مانده بی غسل و کفن
گر نبودم کربلا یارت شوم
رونق گرمی بازارت شوم
گر نبودم جنگ با دشمن کنم
از حریمت دفعه اَهریمن کنم
گر نبودم بر تنت تاب آورم
از برای شیرخوار آب آورم
تا بهای خون تو سازم طَلب
اشک میریزم برایت روز و شب
کی رود از یادم ای یکتا پرست
شمر روی سینه ات از کین نشست
ناسپاسان حق تو نشناختند
بهر غارت بر خیامت تاختند
شاعر : محمد حسن فرحبخشیان - ژولیده نیشابوری
- یکشنبه
- 23
- فروردین
- 1394
- ساعت
- 6:47
- نوشته شده توسط
- محمد
ارسال دیدگاه