خوشا مادری که نماید ، فدای حسین هستی اش را
دهد از سر عشق و ایثار ، برای حسین هستی اش را
من ِ سائلی که ز خیل ِ، محبین حقّ الیقینم
به اذن علمدار بی دست ، ثناخوان ام البنینم
نمودی همیشه ، حمایت ز مکتب
تو آرام ِ جان ِ ، حسینی و زینب
فاطمه ام البنین
******
شرف در طواف حریمت ، ادب کودک مکتب تو
بُوَد لحظه لحظه به هر جا ، حسین یا حسین بر لب تو
به یاد دل غصه دارت ، روان گشته اشک از دو عینم
نوایت همین بود همیشه ، ابالفضل فدای حسینم
نبودی ببینی ، که آخر چه ها شد
ابالفضل فذای ، شه کربلا شد
فاطمه ام البنین
******
نبودی ببینی به که عباس ، دو دستش ز پیکر جدا شد
پس از او عدو بی حیا شد ، دگر من نگویم چه ها شد
چو نقش زمین شد ابالفضل ، عزاخانه شد باغ و گلشن
زده دشمن بی مروّت ، به فرقش عمودی ز آهن
روان آب و خون است ، ز مشک و ز دیده
حسین می رود راه ، خمیده خمیده
یا حسین یبن الزهرا
شاعر : حاج امیر عباسی
- پنج شنبه
- 27
- فروردین
- 1394
- ساعت
- 6:33
- نوشته شده توسط
- محمد
- شاعر:
-
امیر عباسی
حسین