آمد گلی که مظهر الله اکبر است
عالی جناب حضرت شهزاده اصغر است
هر آینه تلالو نور است این پسر
انگار کودکی علمدار لشگر است
ارباب زاده ای که کرم هم گدای اوست
کامل مشخص است که ازنسل حیدراست
باران رحمت آمد و شوقش نصیب ماست
بیخود که نیست صحن دو چشمانمان تراست
سوم علی رسید و پدر سربلند شد
این خانه از تمام جهان پر علی تراست
اصلا کسی که زندگیش بی علی بُود
گر مجتهد شود به خداوند کافر است
آن آیة الَهی که تمام جهان فقه
بسته دخیل بر در او،عشق خواهر است
هی می کند نگاه به گهواره اش رباب
می گوید این عزیز دلم،"جان مادر است"
وقتی بزرگتر که شدی یاد میدهم
با یاعلی بلند شو، که نور داور است
هی پیش من قدم بزن و هی برو،بیا
این حس مادرانه چه شیرین و خوشتر است
داماد میشوی و منم صاحب عروس
آن لحظه های پر زشعف"وای محشر است"
یارب نکن امید کسی را تو نا امید
وای ازدل رباب که دلخوش به اصغر است
شاعر : علی اکبر نازک کار
- دوشنبه
- 7
- اردیبهشت
- 1394
- ساعت
- 19:28
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
علی اکبر نازک کار
ارسال دیدگاه