پروردگار فضل و ادب هردو باهم است
لقمان همیشه محضر او تا کمر خم است
مثل حسین، جود و سخایش حسن صفت
حیدر خصال و ساقی و سردار علقم است
بابش ابوتراب و خودش باب آب،پس
با این حساب در کف او کل عالم است
در فن رزم"معجزه گر" گویمش سزاست
دنیا به جنگ او برود باز هم کم است
در هر دو نقش عاشق ومعشوق شد مثل
تعریف عشق بی یل حیدر چه مبهم است
شخصیتی است فوق بشر،ایده آل وناب
اسباب سرفرازی اولاد آدم است
الحق که شد معاون ممتاز کربلا
استاد جنگ با روش نامنظم است
دریادلی که دل به دل یم زد و گذشت
دریا به حسرت نگهش غرق ماتم است
از مشک او پیاله چشمم شده پرآب
در کار خیر ونیک همیشه مقدم است
صیاد را هم از در خود رد نمی کند
در این بساط روزی او هم فراهم است
چون درک کرده حالت یک ناامید را
خیلی به رفع حاجت مردم مصمم است
شاعر : علی اکبر نازک کار
- پنج شنبه
- 31
- اردیبهشت
- 1394
- ساعت
- 14:34
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
علی اکبر نازک کار
ارسال دیدگاه