رحم دار، رحم نه اینکه نشانم نمی دهند
با دست رعشه دار عنانم نمی دهند
یا در بساط زنده دلان نیست آشتی
یا هست و پرده دار نشانم نمی دهد
من زیر بال معصیتم ضعف کرده ام
زانو به عزم توبه توانم نمی دهد
رفتم که واکنم لب خود را به شکوه ات
شکر خدا که گریه امانم نمی دهد
در سود آرزوی خودم حبس گشته ام
اینجاست آنچه غیر زیانم نمی دهد
آباد باد خانه این دیده ی خراب
زیرا جز او صفا به روانم نمی دهد
ما را کفن نکرده به پاکی قبول کن
ور نه نکیر و منکر امانم نمی دهد
حضرت فرمود: وقتی نکیر و منکر از مرده سوال میکنن، لال میشه، هی میگن: من ربک، من کتابک، من امامک، من قبلتک، خدا کنه لااقل بتونیم یه حسین بگیم...
ترسم که مرده شور مرا زیر و رو کند
حالا که مرگ دوست تکانم نمی دهد
جز همنشین تو بود کثر شان ما
گرچه بهشت نیست مکانم نمی دهد
بسیار گفته ام که به من کربلا بدی
تا روز آخرم به گمانم نمی دهد
- پنج شنبه
- 28
- خرداد
- 1394
- ساعت
- 12:54
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه