رجز خون تو میدن میتازم
به اسمم به بابام مینازم
مادزم توی خیمه میخونه برام قرآن
میکنن برام تکبیر باز به پا شده طوفان
تو قلب معرکه یتیم مجتبی
شبیه مرتضی شده دلیر و بی مثل
مثل باباش حسن تو فتنه ی جمل
شهادته تو ذائقه اش احلی من العل
وای وای وای به نوجون
وای وای وای داره نشون
وای وای وای از آسمون
وای وای وای عمو حسین
شبیه ابالفضل میجنگم
برای بابا جون دلتنگم
زائر تنم سنگه من شدم مثل بابا
ای چشای میشه بسته من فدات شدی تنها
هچه با اصالته چه با شهامته
شده فقط مطیع امر شاه کربلا
تو میدون نبرد به یاد فاطمه
وصیتش اینه فدا بشه تو راه دین خدا
وای وای وای چه صرتی
وای وای وای چه قدرتی
وای وای وای چه هیبتی
وای وای وای عمو حسین
تا دیدم عمو جون چشماتو
نذاشتن ببینم اشکاتو
آسمون دلش خونه تا تو رو زدم فریاد
قاسمت با یک ضربه از رو اسب زمین افتاد
فدای غربتت نداری یک سپاه
خودم برات میجنگم و به پات شهید میشم
به قولی که دادم به عمه زینبم
ایشاالله پیش مادر تو رو سفید میشم
وای وای وای دم سفر
وای وای وای با چشم تر
وای وای وای منو ببر
وای وای وای عمو حسین
- پنج شنبه
- 4
- تیر
- 1394
- ساعت
- 8:3
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه