آنانکه روضه خوانند با اشک می توانند
حرف دلی بگویند از عمق جان بخوانند
آنها که عبد یارند ، دائم به پای دارند
مستور سر عشقند بی نام و بی نشانند
در دست تو خمیرند الحق که بی نظیرند
با یک اشاره مستند ، هرچه تو خواهی، آنند
بهر غم تو سوزند، با چشم ،چشمه سارند
با قلب ، بی قرارند ، از دیده خون فشانند
ماهی و مرغ و مشکند ،در یک پیاله اشکند
گاهی میان آب و گاهی در آسمانند
مائیم و دست خالی ، با سیرتی زغالی
ای کاش که کریمان ، ما را ز در نرانند
افتاده ایم از پا ، با دیده های دریا
ای کاش دست گیرند ، آنها که می توانند
ای کاش وقت مردن ، ما را به یاد آرند
حالی ز ما بپرسند و پیش ما بمانند
حقا که خادمانت در روضه ی جنانند
حتی اگر نبینند حتی اگر ندانند
شاعر : جعفر ابوالفتحی
- شنبه
- 6
- تیر
- 1394
- ساعت
- 9:42
- نوشته شده توسط
- خادم الحسين (ع)
- شاعر:
-
جعفر ابوالفتحی
ارسال دیدگاه