باز برای مشک تو عباس
چشم من و خواهرت دریاس
من دیگه کنیزتم مادر
مادر تو حضرت زهراس
ممنونم فدایی غریب کربلا شدی
ممنونم که آخرش برا حسین فدا شدی
ای برای دستات
ای برای چشمات
ای برای اشکات
من بمیرم مادر
ای سر بر نیزه
کشته ی سرنیزه
ای برای زخمات
من بمیرم مادر
روز روشنم شب تاره
حال و روز مادرت زاره
هرکی با تو کربلا بوده
مثل من برات عزاداره
میدونم چی شد کنار علقمه پرت شکست
میدونم چی شد که روی نیزه ها سرت شکست
سرو رعنای من
ماه شبهای من
ای برای دردات
من بمیرم مادر
روی خاک افتادی
تشنه لب جون دادی
ای برای اشکات
من بمیرم مادر
ای برای دستات
ای برای اشکات
ای برای چشمات
من بمیرم مادر
از غم تو قد خمیدم من
از همه عالم بریدم من
دل خوشی اینه فقط مادر
پیش زهرا رو سفیدم من
زینب گفت برادرم رسید و لب نزد به آب
زینب گفت که تا ابد شرمنده شیم من و رباب
علقمه غوغا شد
مادرت زهرا شد
چشم تو دریا شد
من بمیرم مادر
پیش پای زهرا
اسممو آوردی
رو سفیدم کردی
من بمیرم مادر
ای برای دستات
ای برای چشمات
ای برای اشکات
من بمیرم مادر
حسین(ع)
- سه شنبه
- 9
- تیر
- 1394
- ساعت
- 7:26
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه