ای طفل یتیم کوفه ی غم ، ای مانده میان کوچه ی غم
ای پیر مریض و دیده بسته ، ای فقیر دل غمین و خسته
ای کوفه ی غصه ها و غم ها ، ای چاه انیس بی کسی ها
ای میخ در و شانه و مسمار ، من رفتنی ام خدانگهدار
فرقم بشکسته ، از ضربت شمشیر
آورده یتیمی ، از خانه ی خود شیر
عباس دلاور و رشیدم ، سر را به نهاده روی دیوار
از گریه ی خود به پا نموده ، غوغا به دل حیدر کرار
******
ای دختر دل شکسته ی من ، ای زینب زار و خسته ی من
همراه اباالفضل و حسینم ، نزدیک بیا تو نور عینم
یادت نرود دشت بلا را ، هنگامه ی سخت کربلا را
امید برادرت بمانی ، هم چنان مادرت بمانی
قربان دو دستت ، ای ساقی عطشان
جانم به فدای، این چشم غزل خوان
گر علقمه رفتی ای عزیزم ، یاد لب عطشان حسین باش
مشکت بنما تو پر ز آب و ، تو ساقی طفلان حسین باش
شاعر : حسین رضائیان
- یکشنبه
- 14
- تیر
- 1394
- ساعت
- 6:25
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
حسین رضائیان
ارسال دیدگاه