پاشو ز بستر ، بابا جون حیدر
پاشو نگو چشم به رات مونده مادر
آروم جونم ، ای مهربونم
من رو نزار بین غمها بمونم
بابا ، نشو به درب خونه خیره
پاشو ، الهی زینبت بمیره
پاشو پاشو پاشو
پاشو جونم به لب رسید (وای)3
پاشو دارم هنوز امید (وای)3
وای (3) واویلا علی
******
داره دنیا ، ای وای خدایا
میشن یتیم باز دوباره یتیما
با زخم بر سر ، افتاده حیدر
داره هوای جدایی ز بستر
داره ، رخش نشونه واسه رفتن
میره ، اونی که قلبش و شکستن
میره میره میره
میره با قلب پر خون (وای)3
میره بابای مهربون (وای)3
وای (3) واویلا علی
شاعر : ابوالفضل آلوئیان
- دوشنبه
- 15
- تیر
- 1394
- ساعت
- 13:54
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
ابوالفضل آلوئیان
ارسال دیدگاه