همین که نام تو بردم ، دهان من عسلی شد
و ذوالفقار زبانم شبیه لام علی شد
به دور ذهن و خیالم ، طواف کرد جمالت
به عشق دیدن رویت ، تصورم زحلی شد
محمد است علی و علی است جان محمد
همانکه دیر تر آمد به دار نامش علی شد
نه شعر سازم و شاعر، و اول من از آخر
قبول طبع ندارم ، ولی عجب غزلی شد
شاعر : جعفر ابوالفتحی
- چهارشنبه
- 17
- تیر
- 1394
- ساعت
- 13:16
- نوشته شده توسط
- خادم مولا
- شاعر:
-
جعفر ابوالفتحی
ارسال دیدگاه