(زبانحال چاه در فراق مولا)
چند شبه چش به راهتم
کجایی ای تنهای شب گرد؟!
پس کجا موندی پهلوون
ای کوه غصه و غم و درد
دلم برا صدای پات تنگ شده
برای بارون چشات تنگ شده ۲
آه-آقا رازای قلبت رو گذاشتی
شبیه یک امانت روی دوشم
همه درد دلاتو گفتی با من
هنوز زنگ صداته توی گوشم:
الا ای چاه مردی که دلیره
دلش از مردم این شهر سیره
دیگه نفرین شون کردم ; الهی
خدا من رو از این مردم بگیره ۲
#یامظلوم ، یاحیدر#
〰〰〰〰〰
نمیدونم شاید هنوز
تو خونه ی یتیما هستی
شاید دل از من بریدی
با چاه دیگه ای نشستی!
دلم برای عطر و بوت تنگ شده
برای بغض تو گلوت تنگ شده ۲
آه-آقا چند شب میشه عکس جمالت
نیفتاده میون سینه ی من
بیا بازم بگو ای چاه بشنو
شنیدن کی بود مانند دیدن:
الا ای چاه عهد خود گسستند
نمیدونی چه حرمت ها شکستند
به پیش بچه ها و اهل منزل
دو دست فاتح خیبر رو بستند۲
#یا مظلوم ، یاحیدر#
〰〰〰〰〰
خشک شد چشم به راه این
نخلستون ساکت و دلگیر
نیای میشم بازم همون
چاه کویری زمین گیر
دلم برا سوز صدات تنگ شده
برای زار زار زدنات تنگ شده۲
آه-آقا سنگ صبورت بودم اما
یه بار خاکسترم کردی سوزوندی
که دستات و گذاشتی روی شونم
با گریه توی گوشم روضه خوندی:
الا ای چاه یارم را گرفتند
گلم عشقم بهارم را گرفتند
میون کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند۲
#یا مظلوم ، یاحیدر#
شاعر : عبدالله باقری
- پنج شنبه
- 18
- تیر
- 1394
- ساعت
- 19:26
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
عبدالله باقری
سجاد