شعری سیاسی برای اتفاقات آتی
تا نباشد چیزکی شاعر نگوید چیزها
دلخورم از داعشی ها از گنه لبریزها
از فروکاران گندم در زمین ری ریا
از طلاجویان پست از دست این خونریزها
از تفکرهای ننگ ایده پردازان غرب
از گزینه های آمریکا به روی میزها
از خطاکاری قوم لوت در عصر مدرن
از غرور خفته ی دلهای باد انگیزها
از طبابت خانه ی آلوده به شرک و نفاق
از طبیبان مریض و متن این تجویزها
خنده را با لهو معنا میکنند و دلخوشند
خوی حیوانیست آقا پشت این ساویزها
وای بر ما اعتراض ما به جایی بر نخورد
نام قرن از این به بعد "آغاز رستاخیزها"
جسم من را از غم این روزها آتش زنید
من نمیخواهم کرم از سوی چشم آویزها
در گلستان نیست دیگر عطر و بوی نرگسی
آتشی افتاده در گلهای این پالیز ها
شاعر : جعفر ابوالفتحی
- یکشنبه
- 18
- مرداد
- 1394
- ساعت
- 20:37
- نوشته شده توسط
- خادم الشهداء
- شاعر:
-
جعفر ابوالفتحی
ارسال دیدگاه