گرچه دیر وغمزده به سوی توامده ام
بگذرازگناه من که مست نگاه توامده ام
می ایم ومی دانم الوده نمی مانم
پاکم کن وشادم کن دل خون وپشیمانم
عذرم بپذیرای چاره ی من
شد جان وتنم کفاره ی من
اقام حسین فاطمه اقام حسین فاطمه
من وشرم ازروی چون ماهت
توومهرولطف نگاهت
*************
یابه تیغ خودمرابکش که رهاشوداین دل خون
یااجازه ام بده که کشته شوم به ره توکنون
دل جای دگرنرودخونم به هدرنرود
سربارتن است این سردر راه توگرنرود
این بی سروپا سرباز توشد
خاکی که طلاست اعجازتوشد
اقام حسین فاطمه اقام حسین فاطمه
من وشرم ازروی چون ماهت
توو مهرولطف نگاهت
- شنبه
- 21
- شهریور
- 1394
- ساعت
- 8:33
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه