من که دگر بار سفر بستم مدینه
من دیده بر راه اجل هستم مدینه
زهر جفای همسرم ، ای وای ای وای
سوزانده از پا تا سرم ، ای وای ای وای
شد لحظه های آخرم ، ای وای ای وای
شد بسته چشم تار من ، ای وای ای وای
وا شد گره از کار من ، ای وای ای وای
کسی نباشد یار من ، ای وای ای وای
******
سر تا به پا دردم اجل باشد طبیبم
حتی میان خانه خود هم غریبم
مادر به دیدارم بیا ، ای وای ای وای
که من شدم حاجت روا ، ای وای ای وای
دارد تماشا مجتبی ، ای وای ای وای
باشد دلم در پیچ و تاب ، ای وای ای وای
شمع وجودم گشته آب ، ای وای ای وای
این من و این چشم پر آب ، ای وای ای وای
******
بسته دو چشمم را شرار زهر کینه
دیگر نبینم کوچۀ تنگ مدینه
پیش دو چشمان ترم ، ای وای ای وای
نقش زمین شد مادرم ، ای وای ای وای
هرگز نمیشد باورم ، ای وای ای وای
من بودم و شور و نوا ، ای وای ای وای
بودم میان کوچه ها ، ای وای ای وای
من مادر خود را عصا ، ای وای ای وای
******
دیدم میان کوچه ها بر مه نشانه
دیدم که زهرا مادرم گم کرده خانه
چون لاله پژمرده بود ، ای وای ای وای
چون تازیانه خورده بود ، ای وای ای وای
اگر نبودم مرده بود ، ای وای ای وای
مظهر پاکی دیده ام ، ای وای ای وای
من روی حاکی دیده ام ، ای وای ای وای
چادر خاکی دیده ام ، ای وای ای وای
- چهارشنبه
- 8
- مهر
- 1394
- ساعت
- 12:56
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه