• دوشنبه 3 دی 03


شعر وفات حضرت ام البنین(س),(هر روز غروب توی بقیع)

5018
3

هر روز غروب توی بقیع
می شکنه بغض آسمون

ستاره ها داد می زنن!!!
ام البنین روضه نخوون

 

***
هر روز صدای گریه هاش
می رسه تا عرش خدا

ازسوز روضه خوندنش
قیامتی میشه به پا
***
مدینه کربلا میشه
شهر فرشته ها میشه

آدم و یعقوبم میان
مدینة البکاء میشه
***
فرقی نمی کنه براش
کسی نیاد تو روضه هاش

عالمُ بر هم می زنه
بغض نشسته تو صداش
***
به سینه و سر می زنه
بقیع باهاش نوحه گره

دَم تمومِ نوحه هاش
"حسین غریب مادره"
***
رو خاکایِ  سرد بقیع
صورت چار قبرکشیده

طوری-غریب حسین- میگه
انگارکه گودالُ دیده
***
پایِ بساط روضه هاش
عابرا گریه می کنن

بلند بلند فرشته ها
اون بالا گریه می کنن
***
از پسراش نشد یه بار
با کسی حرفی بزنه

زمزمه ی لبش شده:
حسین من بی کفنه
***
طاقت نداره، کارشه
شبا می ره سئوال کنه

با گریه می خواد از رباب
عباسشُ حلال کنه
***
طفلی سکینه رو بگو
دل نداره نگاش کنه

روُش نمیشه مثل قدیم
ام البنین صداش کنه
***وحید قاسمی***
*از وبلاگ حسینیه*

  • شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 7:48
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران