غرق به خاک و خونی و زدی به قلب من شرر
نفس کشیدنت شده قاتل جون این پدر
انقده گریه کردم خاک زمین شده گل
بگو چیکار کنم من ، آروم نمیشه این دل
بالای جسم پارت ، علی دارم میبارم
صورتمو رو زخم ، صورت تو میذارم
نخواب بروی خاک تیره
علی نرو دلم میگره
اگه بری حسین میمیره
نرو علی علی اکبر
******
جاریه خون ز پهلوی تو شبیه مادرم شدی
با حال مظطرت علی آتیش به جون من زدی
پرپر شدی عزیزم ، جلو چشای بابا
بذار خودت رو اکبر یه لحظه جای بابا
میزنی دست و پا و ، کنار تو میسوزم
پاشو ببین میخنده عدو به حال و روزم
پاشو ببین تو حال عمه رو
طاقت نداره دوریه ترو
علی بمون ز پیش ما نرو
نرو علی علی اکبر
شاعر : سید هاشم ساعی
- یکشنبه
- 12
- مهر
- 1394
- ساعت
- 6:7
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
سید هاشم ساعی
ارسال دیدگاه