سردار عشق و پیک نگارم
در کوفه یار و یاور ندارم
می باره اشکام رو خاک کوچه
بر روی موج غربت سوارم
بسته طناب کینه ی کوفه پرم رو
حس می کنم دلتنگیای دلبرم رو
همه درها روی من بستس
سهم من اینجا سر شکستس
آه و واویلا
******
حالا برای من عین روزه
باغ گلای زهرا می سوزه
گریم برای حال خودم نیست
از بی وفاهای کینه توزه
آقا برای کوفیا خونت حلاله
اینجا نیار ششماهه و طفل سه ساله
حرفاشون داره منو دق میده
وقتی می گن از سر بریده
آه و واویلا
شاعر : محسن طالبی پور
- یکشنبه
- 12
- مهر
- 1394
- ساعت
- 12:16
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه