شبه پیمبر ، یوسف حرم
ای جگر گوشه ببین خونین جگرم
بابا علی جان
******
شد باغ لاله ، این دشت و صحرا
پاشیدی از هم ، ای ارباً اربا
لالهام را در عبا گذارید
از حرم آیینه و قرآن بیارید
بابا علی جان
******
دیگر نمانده ، نفس به سینه
اذان بگو ای ، ماه مدینه
شد قتلگاهت دارالزّیاره
پاره پاره شد دلم ای پاره پاره
بابا علی جان
******
آیینهام را ، شکسته دشمن
چگونه گیرم؟ ، سرش به دامن
فرق شکسته روی پر از خون
لیلای غم شده از داغ تو مجنون
بابا علی جان
شاعر : میثم مومنی نژاد
- سه شنبه
- 14
- مهر
- 1394
- ساعت
- 6:42
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه