یابن الحسن آقا دوای دردم      برگرد، کعبه ی من! دورت بگردم
جمعه به جمعه من ندبه که خوندم   آقا اسم تو رو زمزمه کردم
حتماً دعا کردی، ایام حج ما رو
شُستی با اشک وقتی، مزار زهرا رو
اشکی اگه داریم، مدیونتیم و الله
گرفتی از مادر، روزی اشکا رو
اون مادری که/ لحظه ی رفتن/ وصیتاش و کرد به یار
میگفت علی جان/ میشه حسینم/ از تشنگی شبا بیدار
کاسه ی آب براش بذار
به یاد من باش                فکر حسن باش
مراقب زینب و شاه بی کفن باش
مادر یا زهرا 4
یابن الحسن آقا غریب عالم         هر وقت میگن بیا تو بزم ماتم
میگم پیش خودم مگه میشه که   صاحب عزا نیاد؟ اونم مُحرّم !!
خدا رو شکر چشمام، با لطف اربابم
شبیه چشم تو، بارونیِ بازم
امام صادق گفت، میای تو هیأت ها
میشینی رو فرشِ، مجالس ماتم
وقت عبورت/ از بین هیأت/ دستی بِکِش رو سر من
پرم بده تا/ کرببلا چون/ شکسته بال و پر من
ای همه ی باور من
منم خزونی                       ای یار جونی
کاش باشم اون روز که میای روضه میخونی
بقیه الله

شاعر : عبدالله باقری