باز شهرمون/ مثه همه مُحرّم ها
مشکی شده/ به رنگ چادر زهرا ۲
نمردم، خداروشکر هنوزم، دو تا چشمام
میباره، مثه بارون برای، غم آقام
اعتقادمه این کلامِ نَغْز و ناب
من غلامم و تا ابد حسین ارباب۲
اسمِ آقا/ دل و میده جلا حتّی
یاحسینِ/ رو آشِ کاسهْ نذری ها ۲
یه لقمه، از این نذری به دردا، میده درمون
می گیرن،مسیحی ها برای، مریضاشون
فقرِ مُطلَقم تا حسینه دستگیرم
عمریه سر سفره هاش نمک گیرم۲
باز کودیکیم/ میشه پیش چشام تصویر
تا میبینم/ تو دست بچه ها زنجیر ۲
نمیره، ز یاد من محّرم، شدم نوکر
که پوشوند، پیرن مشکی با گریه، تنم مادر
گفت:سپردمت من به دست ثارالله
عاقبت بخیر میشی توی این دستگاه
شاعر : عبدالله باقری
- چهارشنبه
- 15
- مهر
- 1394
- ساعت
- 7:50
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
- شاعر:
-
عبدالله باقری
ارسال دیدگاه