از زمونی ، که رسیدم ، توی این خاک ، دلشوره دارم
ای برادر ، این زمین هست ، جای جدایی ، دل بی قرارم
داری بر روی لب هات نوایی
این زمین هست برادر خدایی
دل می لرزه برادر تو این خاک
دارد این جا هوای جدایی
اینجا برادر ، دلشوره دارم
همش برا تو ، دل بی قرارم
******
دارم میبینم ، روزی که داداش ، من و تو از هم ، فاصله داریم
تو روی خاکا ، من توی محمل ، از داغ دوری ، بارون میباری
گرگی که می دره پیکرت رو
میبره آخرش انگشترت رو
آخرش پیش چشمت برادر
میزنن روی نیزه سرت رو
اینجا برادر ، دلشوره دارم
همش برا تو ، دل بی قرارم
شاعر : ابوالفضل آلوئیان
- پنج شنبه
- 16
- مهر
- 1394
- ساعت
- 16:43
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
ابوالفضل آلوئیان
ارسال دیدگاه