نمیاری تو به روم اگه بدم باشم
یه کاری بکن حالا که اومدم، باشم
یه عزمی بده جون مادرت ارباب
پای چیزی که حرفشو زدم باشم 2
حرفشو زدم ردم اگه نکنی بشم خادم روضه هات
غلام حلقه بگوش شما که نه، غلام همه نوکرات
آره آقا دلم سیاهه ولی دل سیاهو نشکن
بده یه جایی بین خوبات به یه بدی آقا مث من
حسین امیری نعم الامیر
خودت آقا دستامو بگیر(3)
من ویرونه فقط تو روضت آبادم
نوکرت ایل و کس و تبار و اجدادم
از اون روز که چشام به گنبدت افتاد
خدا می دونه که تازه شدم آدم
کم نذاشتی آقا چیزی برام، ولی چی دادم جواب
کردی کل بدیای منو، به چشم خوبی حساب
کسی ندونه خوب میدونم ازم آقا خیری ندیدی
چقد من آبروتو بردم بازم آبرومو خریدی
حسین امیری نعم الامیر
خودت اقا دستامو بگیر(3)
بین سینه زدن چشم ترم عشقه
بین کل صفت هات آقا! کرم عشقه
کرات دیگه رو آقا نمی دونم
ولی روی زمین فقط حرم عشقه
عشق کفتر دلم که فقط، حول گنبد طلاس
به شناسنامم نگاه نکنید، اصلیتم کربلاس
حرم! شدم هوایی بازم کرببلایی
خوشا به حالت آخه داری عجب شبایی
حسین امیری نعم الامیر
خودت اقا دستامو بگیر(3)
شاعر : محمد جواد حیدری
- جمعه
- 17
- مهر
- 1394
- ساعت
- 12:55
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
- شاعر:
-
محمد جواد حیدری
ارسال دیدگاه