نگام کبوتر نگات
پر میزنه دلم برات
آرزومه خاکم کنند
تو تربت کرب و بلات
کعبه ی من قبله ی من
گوشه ی شیش گوشه ی حسین
حی علی کرب و بلا
هر اذون بین الحرمین
بزم هیئت تا قیامت
برا ما همچون کرب و بلاست
اشک چشما نذر چشمات
چایی روضه ات برام شفاست
تا عمر دارم نوکرتم
روضه خون مادرتم
به دور تل زینبی
جاروکش خواهرتم
حسین آقام آقام آقام
------
تا حریمت چون نسیمت
دوباره روحم پر میزنه
پشت درب صحن عباس
دستای قلبم در میزنه
وقت مرگم ذکر زیبات
ملک مرگو میکنه مست
با وجود ذکر ارباب
خونه ی قبرم حسینیه است
لیلی اگه بدونه که
دلم چقدر زینبیه
تازه میفهمه به خدا
عشق و دیوونگی چیه
--------
- چهارشنبه
- 22
- مهر
- 1394
- ساعت
- 15:18
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه