آروم آروم اشکات میریزه
الهی که زینب فدات شه
تو غریب و تنها بمونی
مگه خواهرت مرده باشه
وای وای وای
-----
داداش خوبم بذار سهم کوچیکمو
قربونی کنم برات
شاخه گلایی که اگه کربلا نبود
بازم میشدن فدات
خواهر تو نشسته توی
خیمه قاسم و اکبر
تا که روی سر ببینی
چادر خاکی مادر
وای وای وای
----------
بیا ببین که دل من پاره پاره شد
با شمشیر اشکاشون
با یه جوابی توی قرآن چشم تو
با تفسیر اشکاشون
سر میذارن رو دامن من
وقتی به گریه افتادند
تا که دلت رو راضی کنن
من رو به تو قسم دادند
خدا خدا کردم که این بار
منو نبینه اون نگاهت
توی دل خیمه نشستم
گلام اومدن توی راهت
وای وای وای
----------
میون میدون غیرتی شعله میکشه
از دلای تنگشون
می بینه صحرا هنری که نشون میدن
از استاد جنگشون
میوزه عطر گریه ی تو
از نوک نیزه ی قاتل
حاصل من فدای سرت
مونده هنوز ابوفاضل
دونه دونه یار از سپاهت
مثل کبوتر پر می گیره
دیگه داری تنها می مونی
خدا تو رو از من نگیره
وای وای وای
- پنج شنبه
- 23
- مهر
- 1394
- ساعت
- 6:53
- نوشته شده توسط
- حمید
ارسال دیدگاه