کاشکی خونه ام توی کربلا بود
توی قلبم یه برو بیا بود
یه دلم پای ضریح شیش گوش
یه دلم رو ایوون طلا بود
کاشکی خونه ام توی کربلا بود
زندگیم نذر محرما بود
پای تل زینبیه مردن
تنها حاجت من از خدا بود
به همین برکت به همین نفسام
که تو روضه ها میاد و میره حسین
دل غرق به خون به هوای جنون
گاهی واسه حرم میگیره حسین
ای شهنشاه و دلبرم شوق تو دارم بر سرم
واسه همینه که میگم اللهم الرزقنا حرم
----------
کاشکی خونه ام توی کربلا بود
پاتوقم حرم نیمه شبا بود
تو حریم خوشگل علمدار
بساط اشک و روضه به پا بود
کاشکی خونه ام توی کربلا بود
کفتر دلم همش هوا بود
دل میبرد از همه کفترا چون
کفتر بوم امام رضا بود
به هوای جنون به هوای حرم
به خدا که من محتاجم حسین
از توی زائرات لیست خوب یا بدات
نکنی یک وقت اخراجم حسین
از عشق تو ای دلبرم آواره و در به درم
تا کی آقا باید بگم اللهم الرزقنا حرم
----------
کاشکی خونه ام توی کربلا بود
زندگیم به که چه با صفا بود
شروع هر روز زندگیم با
یه سلامی به سوی آقا بود
کاشکی خونه ام توی کربلا بود
بهترین شب شب جمعه ها بود
کل آل عبا دور ضریح
شور و غوغایی پایین پا بود
من بی سر و پا کجا اونجا کجا
می بینی که کارم توهمه
کی میشه ببینم با چشای ترم
که پای شیش گوشه تلاطمه
ای سالار و ای سرورم یک عمریه که نوکرم
مردم از بس گفتم آقا اللهم الرزقنا حرم
---------
- پنج شنبه
- 23
- مهر
- 1394
- ساعت
- 16:34
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه