ای که به شام سیاه مهتابی
شب من پر شده از بی خوابی
منو کربلا نبردی آقا
کجا رفت نوکری و اربابی
نمیگم قصه مون آخرهاشه
چقدر در بزنم در واشه
من ازت یه کربلا میخوام و
تو بهم حرم نمیدی باشه
باشه غم میشود این شیون و شین
من کجا و صحن شاه عالمین
منم و داغ زیارتت آقا
منم و خوابای بین الحرمین
آقام آقام آقام آقام یاحسین
------------
نمیگم که نوکر دربارم
خودمم خوب میدونم سربارم
ولی به زلف سیاهت سوگند
که محاله دست ازت بردارم
تا شدم از غم تو بی خونه
همه گفتن که شده دیوونه
یاحسین ملامتش با مردم
که فقط یه خوب و بد میمونه
آره من یه عمره غم پرورتم
ولی آقا من سگ دخترتم
پدر و مادرمو میدم برات
دیگه من چیکار کنم نوکرتم
آقام آقام آقام آقام یاحسین
---------
بی تو شادی جهان جز غم نیست
رنج جنت ز جهنم کم نیست
هر که در عالم امکان خود را
سگ کوی تو نخواند آدم نیست
میزنن طعنه که هستم کافر
چون به درگاه تو هستم شاکر
بعد مرگم منو محشورم کن
با رسول ترک و سید ذاکر
تو دلا عشقتو ساکن میکنی
کار ناممکنو ممکن میکنی
چی بگم از کرمت وقتی حسین
علی گندابی رو مؤمن میکنی
آقام آقام آقام آقام یاحسین
--------
- پنج شنبه
- 23
- مهر
- 1394
- ساعت
- 16:46
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه