زبانحال عمه ی سادات (س)
داداش، داداش
شور میزنه دلم، چی میبینه چِشَم؟
یعنی باید اینجا، از تو جدا بشم؟ ۲
داداش، داداش
چرا اِنقدْر گودال این بیابون تو چشه؟
بگو چرا قلبم با دیدنش تیر میکِشه ؟
نمیدونم چرا با دیدنش بی اختیار
یادم میاد مدینه و خونِ در و دیوار
آه و واویلتا ۲، اَعوذُ مِن کرب و بلا
زبانحال اباعبدالله الحسین(ع)
زینب، دلت
درست گواهی داد، اینجا کرب و بلاست
قرار و وعده ی، من و خدا اینجاست ۲
زینب، دلت
با دیدن گودال اگه افتاده تو خروش
حسین و داره میکُشه اون تلِّ روبروش
داداش بمیره که چند روزِ بعدْ با اشک و آه
سعیِ صفا مروه ات میشه از تلّ تا قتلگاه
آه و واویلتا ۲، اَعوذُ مِن کرب و بلا
شاعر : عبدالله باقری
- جمعه
- 24
- مهر
- 1394
- ساعت
- 6:49
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
- شاعر:
-
عبدالله باقری
ارسال دیدگاه