پاشو قاسم نزن پرپر
عموتو میکشی آخر
پاشو رحمی به حالم کن
واسم بسه غم اکبر
چی آوردن سرت امروز
ببین این سینه تنگی رو
می بینم رو تنت جای
سم اسبای جنگی رو
ببین ای تازه دومادم
ببین ای شاخه شمشادم
دارن دور تو می پاشن
واست نقلای سنگی رو
امون ای دل امون ای دل امون ای دل
-----------
پاشو قاسم دلم خونه
چشام ابرای بارونه
داری میری تو از پیشم
واسه من غصه می مونه
داره بابات میاد از راه
که بالای سرت باشه
بهش حق میدم اینجوری
حزین و مضطرت باشه
دم خیمه گمونم این
صدای مادرت باشه
دلش میخواد دم آخر
کنار پیکرت باشه
امون ای دل امون ای دل امون ای دل
---------
پاشو قاسم بابات اینجاست
میگه پاشو عمو تنهاست
بیا با هم بریم خیمه
الان تو خیمه ها غوغاست
شبیه مادرم زهرا
میلرزه پیش من زانوت
بگو الان کدوم نامرد
با اسبش رد شده از روت
تکونت میدمت اما
می ترسم بدتر از این شی
صدای استخوناته
میاد از سینه و پهلوت
امون ای دل امون ای دل امون ای دل
----------
- شنبه
- 25
- مهر
- 1394
- ساعت
- 6:33
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه