داده همیشه لطف تو من را خجالتی
آقای کربلا چقدر با محبتی
ماندم چرا نگاه تو افتاد سوی من
من هیچ هیچ هیچم و تو بی نهایتی
ایل و تبار تو همه آقا و پادشاه
ایل و تبار من همه مجنون و هیئتی
شکر خدا برای گدایی خانه ات
داریم با تمام رفیقان رقابتی
ما را همه به نام شریفت شناختند
داده خدا به ما چه بهایی چه قیمتی
ما اوج عشق را در این خانه یافتیم
در هیئت حسین خدا را شناختیم
----------
- یکشنبه
- 26
- مهر
- 1394
- ساعت
- 13:13
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه