دق داری میدی بابا تو
تا می کوبی زمین پاهاتو
داری می بندی چشماتو
پسرم
شبیه پیکرت بابا جون
پاره پاره شده جگرم
میذارم تو عبا تن تو
تا بتونم حرم ببرم
ستاره یه سحرم شبیه پیغمبرم
ببین که خون جگرم پاشو باهم بریم حرم
-----------
پر شد از پیکرت صحرا
روضه ات شد روضه یه زهرا
پاشو بازم بگو بابا
پسرم
برا من سخته که پسرم
این جوری دست پا میزنی
الهی که بابات بمیره
نکنه داری جون میکنی
پاشو دستمو بگیر قوت زانوی من
دارن میخندن به بابات داره آبروی من
-----------
با زانو اومدم آخر
داره کف میزنه لشکر
از خیمه اومده خواهر
پسرم
نذار عمه بیاد از حرم
غیرتی حرم پسرم
نذار عمه بیاد تو بگو
تو رو تا خیمه ها ببرم
چطوری آخرش تو بگو
تو رو تا خیمه ها ببرم
پاشو عمه ات داره میاد
غیرتی حرم پسرم
می بینی میخندن به من
پا شو آبرو مو بخر
اینا همه نا محرمن
پا شو عمه رو ببر
وای از خیمه لطمه زنان اومد عمه
اشو بابا اینجا پر از نا محرمه
پیرم کردی سیرم کردی
ای عصای پیری من زمین گیرم کردی
ولدی ولدی
=======
شاعر : مجید بنی فاطمه
- دوشنبه
- 27
- مهر
- 1394
- ساعت
- 6:59
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
- شاعر:
-
مجید بنی فاطمه
ارسال دیدگاه