خواهر برس به داد من و گرنه می میرم، ببین زمین گیرم
دشمن داره با خنده هاش میکنه تحقیرم، ببین زمین گیرم
زینب ببین داداشت، دیگه نداره طاقت
دیگه بیا و گرنه، می میرم از خجالت
——
جلوی چشمام جون میدین میون خاک و خون، خیلی شدم حیرون
پیکرتون و میکشم از نیزه ها بیرون، خیلی شدم حیرون
یکیتون و رو مرکب، یکی تون و رو دوشم
چجوری پیش زینب، تنتون و بپوشم
شاعر : محسن عرب خالقی
- شنبه
- 16
- آبان
- 1394
- ساعت
- 15:52
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
محسن عرب خالقی
ارسال دیدگاه